کد مطلب:124729 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:206

فرهنگ سازی معاویه
از آنجا كه تداوم حكومت ها متكی بر پذیرش و یا حداقل تسلیم مردم می باشد، حكومت داران مستبد سخت تلاش می نماید كه در مرحله نخست اندیشه و فرهنگ جامعه را به سمت اهداف خویش گسیل نمایند. این یك واقعیت اجتماعی است كه قرآن به عنوان یك سنت اجتماعی ازآن پرده بر می دارد، كه سلطه فرعونیان در اثر فرهنگ سازس مستقر می شود. آنان نخست مردم را ازفرهنگ باورهای حق تهی ساخته، آنگاه بستر سلطه را می گسترانند: فاستخف قومه فاطاعوه. [1] «فرعون ملت خویش را از فرهنگ تهی نمود تا وی را پیروی نمودند» .

این ویژگی در سیره معاویه بسیار شفاف می درخشد كه وی با فرهنگ سازی ساختار اندیشه جامعه را آن گونه سمت و سو داد، تا توانست جریان های اجتماعی را پدیدار سازد و حكومت خویش را بر مردم تحمیل نماید. معاویه در فرهنگ سازی گسترده ی دو پایه را بسیار مستحكم و مرتفع بنا نهاد. از یك سو عوامل فرهنگی مانند ابوهریره و مغیره بن شعبه و عمروعاص وكعب الاخبارها... تا توانستند در فضایل نداشته بنی امیه حدیث ساخته و نشر نمودند بسیاری از احادیث جعلی در مورد خلفا به خصوص معاویه فضاسازی شد. و در مورد فضایل و جهاد و... بنی امیه به خصوص معاویه فضاسازی نمودند. [2] .ازجانب دیگر با مخدوش نمودن چهره های تابناك صحابه ی سترگ



[ صفحه 101]



رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به ویژه عترت رسول الله صلی الله علیه و آله معاویه سنگ تمام نهاد. از هیچ فرصتی نه در چهره سازی و گریم چهره های كریه بنی امیه و نه در مخدوش و واژگون جلوه دادن چهره اهل بیت فروگذار ننمود.

معاویه دشنام و لعن برعلی و آل علی را به صورت رسمی در تمام فرصت ها حتی در اجتماعات نهادین و بزرگ دینی مانند نمازهای جمعه به صورت رسمی قانون مند كرد. و خطیب های نماز جمعه بدون لعن بر علی خطابه را به پایان نمی بردند و خطبه خود را بدون لعن بر علی باطل می پنداشتند.!

معاویه این سنت زشت را تا آن مقدار رواج داد كه مردم از شیوه معاویه منزجر شده و دیگر حاضر به نماز جمعه نمی شدند. در هنگام ظهر وارد مسجد شده نماز خود را فرادا بجا آورده مسجد را ترك می نمودند. معاویه برای بهره گیری از اجتماع مردم و مقابله با این اقدام شگرد دیگری به كار برد خطبه ها را قبل از اذان شروع می نمود تا هنگام ظهر كه مردم برای نماز به مسجد روی می آوردند لعن بر علی و حسن بن علی را بشنوند و این سنت در تمام بلاد رواج داشت [3] .

معاویه هفتاد هزار منبر نصب كرده بود كه بر فراز آنها علی و آل علی علیه السلام را نفرین می نمودند. [4] .

آن گونه سب و ناسزا بر علی سنت شده بود كه اگر منطقه و شهری ازاین رفتار زشت باز می ایستاد در كشور اسلامی شهره پیدا می كرد. چنان چه سمهودی در مورد مردم سجستان (سیستان) می نویسد تنها جایی كه حاضر به لعن نشد منطقه سجستان بود. در سایر بلاد



[ صفحه 102]



حتی در حرمین شریفین (مكه و مدینه) بر علی لعن می نمودند. [5] .

شخص معاویه در خطبه های رسمی خویش امام همام را مورد لعن قرار می داد و حتی در مدینة النبی بر فراز منبر رسول الله صلی الله علیه و آله در حضور اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله بر عترت رسول الله صلی الله علیه و آله اهانت می نماید! [6] .

معاویه در شام آن گونه تهاجم فرهنگی نمود كه بر مردم شام كاملا اوضاع اجتماعی و سیاسی و مذهبی مشتبه شد.

هنگامی كه نائله (همسر عثمان) پیراهن خونین عثمان را برای معاویه فرستاد پنجاه هزار نفر در مسجد به مظلومیت عثمان اشك ریختند و از معاویه اظهار پشتیبانی نمودند تا در گرفتن انتقام خون عثمان از علی وی را یاری رسانند. [7] .

آشنایی مردم شام با فرهنگ و مسلمانان صدر اسلام تا این مقدار واژگون شده بود كه از فردی شامی پرسیدند علی كیست گفت پدر فاطمه كه در جنگ حنین كشته شد. فاطمه كیست، همسر رسول الله صلی الله علیه و آله دختر عایشه خواهر معاویه! [8] .

مردی از كوفه در هنگام بازگشت از صفین با جمل خود (شتر نر) وارد شام می شود. فردی شامی مدعی می شود كه این ناقه (شتر ماده) از من است. فرد شامی پنجاه نفر شاهد اقامه می كند كه ناقه از وی است و معاویه هم به نفع فرد شامی داوری می كند. بعد از داوری معاویه فرد كوفی می گوید اینها كه شهادت دادند این ناقه از شامی است این شتر جمل (نر) است!



[ صفحه 103]



معاویه كه از رسوایی داوری اش با خبر می شود به فرد كوفی می گوید قضاوت انجام گرفته اعتراض مكن. آنگاه بعد از پراكنده شدن مردم فرد كوفی را می خواند قیمت شتر وی را همراه با هدایای دیگر به وی پرداخت می كند به فرد كوفی می گوید این پیام را در كوفه به علی برسان كه معاویه با صد هزار نیرو آماده جنگ با تو است كه شتر نر را از شتر ماده تشخیص نمی دهند! [9] .

در زمان ابی العباس سفاح، عبدالله بن علی برای دستگیری مروان وارد شام می شود، عده از بزرگان شام را نزد سفاح می فرستد. آنان در نزد سفاح سوگند یاد می كنند تا كنون خویشاوندانی و اهلی بیتی كه بتواند از رسول الله صلی الله علیه و آله ارث ببرند جز بنی امیه كس دیگری را نمی شناختیم. [10] معاویه این گونه فرهنگ سازی نموده است كه مردم باصطلاح مسلمان خویشاوندانی جز بنی امیه نسبت به رسول الله صلی الله علیه و آله نمی شناسند. تهاجم فرهنگی این گونه فرهنگ ساخته كه فاطمه علیها السلام را دختر علی و همسر رسول الله صلی الله علیه و آله می پندارند!

از این مردم عجیب نیست وقتی بشنود علی در مسجد مضروب شده تعجب كنند كه علی با مسجد چه كار داشته! مسجد رفته چه كار كند! برای این مردم مسلمان می توان روز چهارشنبه نماز جمعه بپا كرد. فرهنگ وقتی تا این مقدار دگرگون شده هر جنایتی به نام دین شكل می گیرد. پشتیبانی توده هنگفت ناآگاه این گونه پی آمدها را نیز به دنبال خواهد داشت. چنانكه معاویه ازاین گونه حمایت برخوردار بود. معاویه آن گونه فرهنگسازی كرده بود كه برای شامیان روز چهار شنبه نماز جمعه می خواند! [11] این نقش چهره سازی و فرهنگ سازی



[ صفحه 104]



معاویه است كه در مكه و مدینه فرزند مكه و مدینه و اهل بیت مانند مجتبی حسن به فراز منبر رسول الله صلی الله علیه و آله مورد لعن قرار می گیرد!

رسول الله صلی الله علیه و آله این روزگار را پیش بینی نموده بود كه پیشاپیش حكم قتل معاویه را صادر كرده و فرموده بود هنگامی كه معاویه را بر منبر من دیدید، شكم او را بشكافید. امام مجتبی علیه السلام بدین سبب فرمود كه مردم دستور رسول الله صلی الله علیه و آله را اجرا نكردند. دچار سیاست های معاویه شدند.

آیا مظلومیت فراتر از این وجود دارد در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله بر منبر رسول الله صلی الله علیه و آله در حضور فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله علی فرزند كعبه مورد لعن قرار گیرد؟!

آیا مظلومیت فراتر از این موجود دارد. آیا تلخترین زهر و جانكاه ترین از نیزه و شمشیری كه بر سینه امام حسین فرود آمد، این نیست كه بر سینه امام مجتبی فرود آمد؟! آن هم نه در بیابانهای طف كربلا، بلكه درمسجد نبوی كنار روضه نبوی! آیا شنیدن لعن بر علی در مسجد نبوی سخت تر از شمشیری نیست كه بر فرق علی در مسجد كوفه فرود آمد؟! كدام امام همام همانند امام حسن علیه السلام مظلوم است؟!


[1] قصص، 4.

[2] صلح الحسن، ص 226، نقل از ابي الحديد،ج 3، ص 16، و ج 1، ص 358، الغدير، ج 5، ص 185.

[3] يعقوبي، ج 2، ص 132.

[4] الغدير، ج 10، ص 266، و ج 2، ص 102.

[5] معجم البلدان، ج 5، ص 23.

[6] بحار، ج 44، ص 90.

[7] طبري، ج 4، ص 167، الامامة و السياسية، ج 1، ص 103.

[8] مروج الذهب، ج 3، ص 33.

[9] مروج الذهب، ج 3، ص 31.

[10] همان، ص 33.

[11] همان، ص 32.